بهمن 27, 1403

تاثیر فرکانس ارتعاش بر ریز ساختار و عملکرد چدن پرکروم ریخته گری شده به روش فوم فداشونده

در تحقیق حاضر چدن های پرکروم (HCCIS) با روش ریخته گری با فوم فداشــونده (فرآیند LFC*) تولید شــد و برای ارتقای مقاومت به فرسایش چدن های پرکروم در حین انجماد از ارتعاش مکانیکی استفاده گردید و اثرات این ارتعاش مکانیکی بر ریزســاختار و عملکرد (HCCIS) در شــرایط ریختگی، پس از کوئنچ و برگشت داده شده مورد مطالعه قرار گرفت.
فهرست محتوا

چکیده

در تحقیق حاضر چدن های پرکروم (HCCIS) با روش ریخته گری با فوم فداشــونده (فرآیند LFC*) تولید شــد و برای ارتقای مقاومت به فرسایش چدن های پرکروم در حین انجماد از ارتعاش مکانیکی استفاده گردید و اثرات این ارتعاش مکانیکی بر ریزســاختار و عملکرد (HCCIS) در شــرایط ریختگی، پس از کوئنچ و برگشت داده شده مورد مطالعه قرار گرفت.

نتایج تحقیق نشــان داد که ریزســاختارهای چدن (HCCIS) تولید شــده به روش فوم فداشونده (لاســت فوم) به دلیل ارتعاش مکانیکی ظریف شده و نســبت به آلیاژ بدون ارتعاش، سختی ارتقا یافته است. هرچند ســختی با افزایش فرکانس ارتعاش، اندکی زیاد گردید لیکن چقرمگی ضربه نمونه (HCCIS) برگشــت داده شــده افزایش قابل توجهی داشت، همچنین مقاومت به فرسایش چدن (HCCIS) نیز در اثر اعمال ارتعاش بهبود یافته و با زیاد شدن فرکانس هم افزایش یافت.

مقدمه

ریخته گری به روش فوم فدا شــونده (LFC) فرآيندی برای ریخته گری نزديک به ابعاد نهايی و دقيق اســت. در ايــن فرآيند مدل های فوم پلیمری با يک شکل دلخواه با ديرگداز پوشان كاری شده، خشک گرديده و در ماسه بدون چســب با ارتعاش قالب گيری میشــود.

هنگامی كه مذاب مستقيما بر روی فوم تحت فشــار منفی بارريزی میگــردد گاز به وجود آمده در اثر تبخير مدل فومی از بين پوشان و داخل ماســه خارج میشود. بدين ترتيب فلز مذاب شکل مدل فومی را پر كرده و قطعه دلخواه را شــکل میدهد.

روش لاســت فوم (LFC) با مزايای استثنايی مانند دقت بالا، قابليت كنترل سه بعدی شکل قطعه و قابليــت تکرارپذيری برای توليد قطعات فلــزی به كار میرود. البته به دليل قابليت انتقال حرارت ضعيف ماسه خشک به كاررفته در فرآيند لاست فوم (LFC) سرعت سرد شدن حين انجماد در مقايسه با روش سنتی ریخته گری در ماسه، آرام تر است و در نتيجه عملکرد مکانيکی و عمر كاری قطعات توليدشده با اين روش به دليل درشت دانگی و وزن مخصوص پايين، بالا نيست.

بنابراين موضوع چگونگی ظريف كردن ريزساختارهای قطعات توليد با روش لاست فوم (LFC) در كانون توجهات در سال های اخير قرار گرفته است. در ســال های اخير اســتفاده از ارتعاش مکانيکی به عنوان روشــی برای ظريف كردن ريزساختار قطعات ريختگی تاييد شده است.

اثرات مفيد شــامل توسعه جوانه زايی و در نتيجه كاهش اندازه دانه و تخلخل انقباضی به دليل ارتقای اثر مذابرسانی باعث تشکيل ريزساختاری يکنواختتر میگردد و همه اين موارد در كاهش تنش باقیمانده، توسعه خواص مکانيکی و بهبود مقاومت به فرســايش موثر و كمک كننده است.

البته فقدان اطلاعات از كميت ارتباط ظريف شدن ريزســاختار با عوامل ارتعاش مکانيکی مانند نوع ارتعــاش، دامنه و همچنين تواتر باعث گرديده تا اين روش به طور گســترده كاربرد داشته باشد. به خصوص اثر فركانس ارتعاش مکانيکی بر رفتار انجماد در جريان فرآيند LFC هنوز به طور مشــروح مورد مطالعه قرار نگرفته است.

بنابراين در تحقيق حاضر چدن (HCCIS) به دليل استفاده فراوان در زمينه ها آلياژهای مقاوم به فرســايش انتخاب گرديد و اثر اســتفاده از دامنه ثابت 0/32 ميلیمتر در ارتعــاش عمودی و فركانس های متغير مورد مطالعه قرار گرفت.

روش آزمایش

  • مواد، ذوب و ریخته گری

چدن های (HCCIS) اغلب برای توليد قطعات مقاوم به فرسايش مختلف دركاربردهای صنعتی مانند فرآيندهای معدنی، توليد سيمان، پمپ كردن دوغاب و خمير كاغذ و صنايع توليد كاغذ به كار میروند. چــدن (HCCIS) در يک كوره القايی فركانس متوســط ذوب گرديد و پس از ذوب و ســرباره گيری با روش بارريزی معمول ثقلی طی فرآيند فوم فداشونده (لاســت فوم) همراه با اعمال ارتعاش فرآيند ریخته گری انجام شد.

دامنه ارتعاش اعمال شده 0/32 ميلیمتر و فركانس ارتعاش به ترتيب صفر، 30، 40 و 50 هرتز بوده اســت. ارتعــاش قبل از بارريزی آغاز و 180 ثانيه پــس از بارريزی متوقف گرديد. جهت اعمال ارتعاش نيــز عمود بر مولد ارتعاش بود. در جدول 1 تركيب شيميايی نمونه های (HCCIS) ارايه شده است.

پس از انجماد يک سيکل عمليات حرارتی بر روی نمونه ها اعمال گرديد كه شــامل يک فرآيند كوئنچ و يک فرآيند برگشت بوده كه مشروح عمليات حرارتی انجام شده در شکل 1 نشان داده شده است.

  • آزمایش متالوگرافی و تعیین خصوصیات مکانیکی

نمونه ها برای مشــاهده ريزساختاری از مركز قطعات ريختگی برداشته شده و پس از ســمباده زنی و پرداخت به وســيله محلول نيتال 4 درصد اچ گرديدند و ريزســاختار نيز با استفاده از ميکروســکوپ نوری (DMI3000) ساخت شركت Leica مورد بررســی قرار گرفت.

با روش راكول نيز نمونه سختی سنجی شدند و ميانگين سه آزمون در نتايج ثبت گرديد. آزمايش مقاومت به ضربه با به كارگيری يک دســتگاه بازويی كوچک (JB30A-30/15) و با استفاده از نمونه های بدون شکاف با ابعاد mm 55×10×10 مطابق شکل 2 انجام گرديد و ميانگين نتايج سه نمونه نيز به عنوان مقدار انرژی جذب شده ضربه تعيين گرديد.

مقاومت به فرسايش برای قطعه چدن (HCCIS) توليدشده به روش LFC با استفاده از يک ماشــين آزمون فرسايش سايشی نوع MMH-5A رينگ بر روی بلوک ســه جزيی تعيين گرديد. در شکل 3 تصويری از مبانی كاركرد اين دســتگاه نشان داده شده كه در آن از ماسه سيليســی به عنوان عامل ساينده استفاده گرديده زيرا يک ماده متداول طبيعی با سايندگی بالاست.

اندازه ذرات ســاينده در محدوده 60 تا 80 مش بوده و در هر آزمون 4 كيلوگرم ماسه بهكار رفته است.نمونه های چدن (HCCIS) با ســطح مقطع ذوزنقه ای در يک گيره محکم بســته شــده و در مقابل يک صفحه فولادی كوئنچ شــده به قطر 360 ميلیمتر تحت بار 30 يا 50 نيوتن و دور 30 دور در دقيقه قرار گرفته است.

زمان سايشی بــرای هر آزمون 150 دقيقه بــوده و پس از هر 30 دقيقه نمونه با اتانول در يک دستگاه التراسونيک تميز گرديده و پس از خشک شدن در يک ترازو با دقت 0/1 ميلیگرم وزن شــده و ميانگين نتايج به دســت آمده برای سه نمونه ثبت گرديده است.

نتایج:

  • اثر فرکانس ارتعاش بر ریزســاختار و سختی نمونه (HCCIS) در شرایط ریختگی

چدن های (HCCIS) در شرايط ريختگی دارای تركيبی هايپريوتکتيک بر مبنای نسبت Cr/C است و ريزساختارهای آن ها عمدتا متشکل از كاربيدهای اوليه و كلونی های يوتکتيک است كه كاملا مشابه مطالعات قبلی نگارندگان میباشــد.

كاربيدهای اوليه و كاربيدهای يوتکتيک به نظر میرســد با توجه به نسبت Cr/C از نوع M7C3 باشند. در شکل 4 نمونه های مورفولوژی نمونه ها كه تحــت ارتعاش با فركانس های مختلف قرار گرفته اند مشــاهده می شــود. در شکل 4a در ريزساختار ريختگی بدون ارتعاش كاربيدهای اوليه هگزاگونال درشــت و ايزوتروپ به همراه كلونی های گلبرگ مانند يوتکتيک ديده میشــود.

حفره های باقی بر روی ســطح نمونه نيز به دليل كنده شدن كاربيدهــای تــرد از زمينه در حين آماده ســازی نمونه به وجود آمده اســت. كلونی های يوتکتيک هم میتوانند به كاربيد يوتکتيک و آســتنيت (احتمالا بخشــی از آن در درجه حرارت محيط به مارتنزيت استحاله می يابد) با عناصر بالای آلياژی تقســيم شــوند.

اما با افزايش در فركانس ارتعاش كاربيدهای اوليه، خصوصا كاربيدهای هگزاگونال اوليه، بهتدريج ظريف میشوند و شکل آنها متقارن تــر (ايزوتروپتر) میگردند و به دنبال آن كلونی های يوتکتيک هم ظريف تر می شــوند. به خصوص هنگامی كه فركانس ارتعاش به 50 هرتز میرســد ظريف شدن ساختار در مقايسه با ســاير نمونه ها واضح تر میگردد.

همچنين در ســطح نمونه هایی كه با فركانس 50 هرتز تحت ارتعاش بودهاند حفره های كمتری مشــاهده میشــود كه میتواند به دليــل بهبود چقرمگی حاصل از ريز شدن دانه ها باشد. در شــکل 5 تغييرات ســختی در نمونه های (HCCIS) در شرايط ريختگی بر اثر فركانس های مختلف ملاحظه میگردد كه در آن بالاترين ســختی معادل 60/4 راكول C متعلق به نمونه ای اســت كه با فركانس 50 هرتز تحت ارتعاش قرار گرفته و نســبت به نمونه بدون اعمال ارتعاش معادل 2 راكول C ســخت تر است.

  • ریزساختار و سختی پس از عملیات کوئنچ

شکل 6 ريزساختار نمونه های كوئنچ شــده (HCCIS) كه در جريان انجماد تحت ارتعاش با فركانس های مختلف قرار گرفته را نشان میدهد. در اين تصاوير، زمينه كه كلونی های يوتکتيک اســت تيره رنگ و نشان دهنده استحاله آستنيت به مارتنزيت بوده، همچنين مقاديــر زيادی ذرات كاربيدهای ثانويه نيز در زمينه مشــاهده میشود كه حاصل ناپايداری آســتنيت در درجه حرارت بالاست.

كاربيدهای اوليه و كاربيدهای كلونی های يوتکتيک نسبت به نمونه های ريختگی تقريبــا بدون تغيير باقی مانده و پس از اعمال ارتعاش مکانيکی نيز ريزســاختار كاملا مشابه شرايط بدون ارتعاش است.در نمودار شــکل 7 تغييرات ســختی نمونه های كوئنچ شده با تغيير فركانس ارتعاش نشــان داده شده كه در آن ملاحظه میشــود سختی نمونه ها نسبت به شــرايط ريختگی 7 تا 8 راكول C سختی بالاتری دارند كه اين افزايش عمدتا به دليل تشــکيل مارتنزيت و كاربيدهای ثانويه ناپايدار است.

البته تاثير ارتعاش نيز فقط با افزايش فركانس مشــهود گرديد كه اين امر احتمالا به دليل تشابه كاملريزســاختار میباشد. حداكثر مقدار ســختی نيز متعلق به نمونه توليدشده تحت ارتعاش با فركانس 50 هرتز است.

  • ریزساختار، سختی و چقرمگی ضربه پس از عملیات برگشت

شــکل 8 تغيير تركيب فــازی نمونهها را تحت شــرايط مختلف عمليات حرارتی نشــان میدهد. نمونه مورد بررســی با پراش اشــعه X تحت ارتعاش با فركانس 30 هرتز قرار گرفته و مشــاهده میشود ريزساختار نمونه ريختگی متشکل از كاربيد اوليه نوع M7C3، آستنيت و مقداری جزيی مارتنزيت میباشد، اما پس از كوئنچ، شــدت نسبی پيک آستنيت به ميزان زيادی ضعيف شده كه بيانگر استحاله آستنيت به مارتنزيت است.

بدين ترتيب نمونه كوئنچ شده بهطور عمده ريزســاختاری دارای كاربيدهای اوليه، كاربيدهای يوتکتيک، كاربيدهای ثانويه، مارتنزيت و آســتنيت باقیمانده اســت. عمليات برگشت باعث میشود مارتنزيت به مارتنزيت برگشتشده اســتحاله يابد و برخی ذرات كاربيدی نيز درون مارتنزيت پخش شــوند.

البته در الگوهای XRD تشــخيص مارتنزيت برگشت شده از مارتنزيت كوئنچ شده دشوار است. رســوبات كاربيدی نيز بايد (Cr2C و  Fe,Cr7C3) باشند.در شــکل 9 ريزســاختارهای نمونه های (HCCIS) برگشت شده نشان داده شــده كه در آن ملاحظه میشود مورفولوژی های كاربيدهای اوليه و کلونی های يوتکتيک نسبت به نمونه های ريختگی و كوئنچ شده تغييرات اندكی يافته اند.

البته رسوب كاربيدها در بين كلونی های يوتکتيک در تصاوير با بزرگنمايی بيشتر شکل 9 در نمونه های برگشت شده به روشنی قابل رويت است.شکل 10a ســختی نمونه های (HCCIS) برگشت شده را نشان میدهد كه در آن نتايج در مقايســه با نمونه های كوئنچ شده 2 تا 3 راكول C كاهش سختی مشــاهده میگردد. اين كاهش به دليل استحاله ســاختار زمينه از مارتنزيت به مارتنزيت برگشت اســت.

پس از عمليات برگشت، تمامی نمونه ها حتی با وجود اعمال ارتعاش با فركانس های مختلف، دارای سختی مشابه 64 راكول C بودند.اما انرژی جذب شــده ضربه در نمونه های (HCCIS) برگشت شده و تحت ارتعاش با فركانس های مختلف در شــکل 10b ارايه شــده كه ملاحظه میشود مقادير از 3/1 ژول برای نمونه بدون ارتعاش تا 4 ژول برای نمونه تحت ارتعاش 50 هرتز می باشــد و اين افزايش در انرژی جذب شــده ضربه نيز به طور عمده به دليل ظريف شدن ريزساختار است.

  • مقاومت به فرسایش پس از عملیات حرارتی

در شــکل 11، مقدار وزن ازدستداده نمونه ها پس از عمليات حرارتی تحت اعمال بارهای مختلف فرسايشــی نشان داده شده است. مقادير وزن ازدستداده نمونه های (HCCIS) برگشتشده بدون اعمال ارتعاش نسبت به نمونه های تحت ارتعاش هم تحت بار 30 و 50 نيوتن بيشــتر بوده كه نشــان دهنده تاثير ارتعاش مکانيکی بر افزايش مقاومت به فرسايش نمونه هاست.

به خصوص در نمونه تحت بار 50 نيوتن، اين افزايش در مقاومت به فرســايش مشــهودتر میباشد. با زياد كردن فركانس ارتعاش مقدار ازدســت دادن وزن نمونه ها كاهش میيابد كه به معنی افزايش مقاومت به فرســايش بوده و اين افزايش نيز به دليل ظريف شدن ريزساختار بوده كه موجب ارتقای چقرمگی ضربه و در نتيجه كاهش كنده شدن كاربيدها در جريان فرآيند فرسايش میگردد.

سگالش

چــدن (HCCIS) مــورد مطالعه در تحقيق حاضر دارای تركيب شــيميايی هايپريوتکتيک بوده كه انجماد آن دارای اســتحاله پايدار و نيمه پايدار میباشــد. هنگامی كه درجه حرارت فلز مذاب به خط حد مذاب میرســد جوانه های بلوری كاربيدهای اوليه ابتدا از مذاب جدا میشــوند.

به علاوه، مقادير زيادی گاز ناشی از تبخير مدل فومی در جريان ریخته گری میتواند موجب نوسانات جزيی در فلز مذاب گردد. به خصوص اعمال ارتعاش میتواند موجب افزايش نوسانات جزيی از طريق شتاب دادن به خروج گاز شود.

اين ويژگی ها، همانطور كه در شکل 4 از مورفولوژی كاربيدهای اوليه مشــاهده میشود، میتواند به جوانه زايی كاربيدهای كمک كرده و موجب ظريف شدن كاربيدهای اوليه گردد.به دنبال واكنش يوتکتيک، جوانه زنی و رشــد آستنيت بر روی سطح كاربيد اوليه بهوجود آمده بهطوری كه به سرعت اطراف كاربيد اوليه را مسدود مینمايد.

بنابراين فضای بين كاربيدهای اوليه اندازه کلونی های يوتکتيک را تعيين میكندتا نشان داده شود ظريف شــدن كاربيدهای اوليه میتواند منجر به ظريف شدن کلونی های يوتکتيک گردد. نتايج مشــابهی نيز در مورد انجماد چدن نشــکن گزارش شده كه نوسانات موضعی به وجودآمده در اثر ارتعاش مکانيکی جوانه زنی گرافيت های كروی را نيز بهبود میبخشند.

علاوه بر شتاب دادن به نوسانات موضعی در هنگام اعمال ارتعاش مکانيکی در جريان فرآيند انجماد چدن (HCCIS) در روش لاســت فوم سه وجه ديگر نيز وجــود دارد كه اولين آن، به دليل ارتعاش مکانيکی، پديده رانده شــدن دانه های ناهمگن (هتروژن) جوانه زده شــده از ديواره ســرد قالب است كه موجب افزايش جوانه هــای بلوری در مذاب میگردد.

موضوع دوم آشــفتگی به وجودآمده در اثر ارتعاش مکانيکی در مذاب است كه باعث اختلال در رشد دندريت ها میگردد و به دنبال آن با شکســتن و ساييده شدن دندريت های به وجودآمده دانه های بيشتری شــکل میگيرند. اما موضوع سوم مرتبط با استقرار بلورهای جامد شکل گرفته از بالا تا سطح پايين در درون مذاب است كه به علت اختلاف وزن مخصوص بين بلورهای جامد شــکل گرفته و فلز مذاب میباشد

اين پديده نيز موجب به وجود آمدن جوانه های بلوری بيشتر در مذاب میگردد. بدين ترتيب به طور خلاصه سه پديده فوق الذكر نتيجه اعمال ارتعاش مکانيکی است باعث كمک به ظريف شدن دانه های چدن (HCCIS) در فرآيند لاست فوم میگردد.

اما پس از انجمــاد مورفولوژی های كاربيدهای اوليه و كاربيدهای يوتکتيک حتی پس از اعمال عمليات حرارتی قابل تغيير نيســتند و فرآيند عمليات حرارتی تنها بر ريزساختار زمينه اثرگذار است. همانطور كه در شکل های 6 و 9 مشاهده میگــردد با انجام عمليات كوئنچ و برگشــت دادن، در زمينه ســاختار ريختگی آســتنيت به مارتنزيت و مارتنزيت برگشت يافته تبديل شده و بدين ترتيب از آنجا كه بيشتر كاربيدها بدون تغيير باقی مانده اند تغييرات ريزساختار زمينه تاثير اندكی را بر خواص مکانيکی شامل سختی و چقرمگی ضربه داشته است.

مقاومت به فرســايش بستگی به سختی و چقرمگی ضربه دارد و هرچند كه پس از اعمال ارتعاش مکانيکی ارتقای ســختی چندان مشخص نبود، اما اندكی افزايش انرژی جذبشده در آزمون ضربه توانست نقش مهمی در بهبود مقاومت به فرسايش چدن (HCCIS) توليدشده به روش لاست فوم داشته باشد.

در واقع، چدن های (HCCIS) آلياژی ترد در كاربردهای مقاوم به فرســايش هستند. اما با وجود افزايش اندک مقدار مطلق انرژی ضربه، مقدار نســبی آن حدود 30 درصد افزايش يافته. كه باعث كاهش كنده شدن كاربيدها در جريان فرآيند فرسايشی شده و در نتيجه موجب افزايش مقاومت به فرسايش گرديد. به علاوه ارتعاش مکانيکی موجب همگن تر شــدن سه بعدی كاربيدهای اوليه شده كه اين امر نيز موجب بهبود مقاومت به فرسايش شده است.

جمع بندی

  1.  چدن هــای ريختگی (HCCIS) به روش لاســت فوم (LFC) با ارتعاش در فركانس های مختلف ريزســاختاری به طور عمده حــاوی كاربيدهای اوليه و کلونی های يوتکتيک اســت. با افزايــش فركانس ارتعــاش كاربيدهای اوليه و کلونی های يوتکتيک به تدريج ظريف شــدند، هرچند كه ســختی افزايش اندكی را نشان داد.
  2.  پس از انجــام عمليات كوئنچ و برگشــت دادن مورفولوژی کلونی های يوتکتيک تغيير كرد و رســوبات كاربيدی در نمونه های برگشت شده مشــاهده گرديد. ســختی نمونه های كوئنچ شده و برگشت شــده در مقايسه با نمونه ها در شــرايط ريختگی افزايش يافت، هرچند كه سختی با افزايش فركانس به ميزان اندكی زياد شــد. در مقابل ميزان انرژی جذبشــده در آزمون ضربه با زياد شدن فركانس افزايش يافت.
  3. مقاومت به فرســايش نمونه های عمليات حرارتی شــده و تحت ارتعاش قرارگرفته نسبت به نمونه های ريختگی بدون ارتعاش بالاتر بوده بدين ترتيب كه مقدار وزن ازدســت رفته در نمونه هایی كه با فركانس بالاتری ریخته گری شدند كمتر بوده است.

منابع:

منبع خارجی: China Foundry July 2016

منبع فارسی: آذر ماه 1395- مجله صنعت ریخته گری

ترجمه و تدوین: انجمن صنفی کارخانجات صنعت ریختهگری

[1] Shivkumar S, Yao X, and Makhlouf M. Polymer-melt interac- tions during casting formation in the lost foam process. Scripta Metal. Mater., 1995, 33(1): 39-46.
[2] Xiao Botao, Fan Zitian, Jiang Wenming, et al. Microstructure and Mechanical Properties of Ductile Cast Iron in Lost Foam Casting with Vibration. Journal of Iron and Steel Research, Inter- national, 2014, 21(11): 1049-1054.
[3] Mehdi Hejazi M, Divandari M, and Taghaddos E. Effect of copper insert on the microstructure of gray iron produced via lost foam casting. Materials & Design, 2009, 30(4): 1085-1092.
[4] Li Fengjun, Shen Houfa and Liu Baicheng. Modeling of mold filling and solidification in lost foam casting. J. Materials Science and Technology, 2003, 19(5): 395-397.
[5] Xiao Botao, Fan Zitian, Liu Xinwang. Grain refinement and hardness of grey cast iron in lost foam casting with mechanical vibration. Metalurgia International, 2013, 18(3): 16-18.
[6] Zhao Zhong, Fan Zitian, Jiang Wenming, et al. Microstructural evolution of Mg9AlZnY alloy with vibration in lost foam casting during semi-solid isothermal heat treatment. Transactions of Non- ferrous Metals Society of China, 2010, 20(3): 768-773.
[7] Li Jiqiang, Fan Zitian, Wang Yuanqing, et al. Effects of vi- bration and alloying on microstructure and properties of AZ91D magnesium alloy via lost foam casting. The Chinese Journal of Nonferrous Metals, 2007, 17(7): 1047-1052. (In Chinese)
[8] Abramov A, Abramov O, Bulgakov V, et al. Solidification of aluminum alloys under ultrasonic irradiation using water-cooled resonator. Materials Letter, 1998 37(1-2): 27-34.
[9] Abu-Dheir Numan, Khraisheh Marwan, Saito Kozo, et al. Silicon morphology modification in the eutectic Al–Si alloy using mechanical mold vibration. Materials Science and Engineering A, 2005, 393: 109-117.
[10] Kocatepe Kadir. Effect of low frequency vibration on poros- ity of LM25 and LM6 alloys. Materials & Design, 2007, 28(6): 1767-1775.
[11] Zhi Xiaohui, Xing Jiandong, Fu Hanguang, et al. Effect of niobium on the as-cast microstructure of hypereutectic high chromium cast iron. Materials Letters, 2008, 62: 857-860
[12] Zhang Zhiguo, Yang Chengkai, Zhang Peng, et al. Micro- structure and wear resistance of high chromium cast iron contain- ing niobium. China Foundry, 2014,11(3): 179-184.
[13] Tabrett C P and Sare I R. Effect of high temperature and sub- ambient treatments on the matrix structure and abrasion resistance of a high-chromium white iron. Scripta Materialia, 1998, 38(12): 1747-1753.
[14] Liu H, Sakamoto M, Nomura M, et al. Abrasion resistance of high Cr cast irons at an elevated temperature. Wear, 2001, 250: 71-75.
[15] Llewellyn R J, Yick S K and Dolman K F.. Scouring erosion resistance of metallic materials used in slurry pump service. Wear, 2004, 256: 592-599.
[16] Wiengmoon A, Chairuangsri T, Brown A, et al. Microstruc- tural and crystallographical study of carbides in 30wt.% Cr cast irons. Acta Materialia, 2005, 53: 4143-4154.

4.5/5 :2 رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات و اخبار

برای دیدن محصولاتی که دنبال آن هستید تایپ کنید.